پیامبران دردسر(درسی عاشورایی)
لازمه ی عاشورا این است که انسان خودش را برای دردسرهای بزرگ آماده کند.
ای که از کوچه ی معشوقه ی ما می گذری
برحذر باش که سر می شکند دیوارش
چو عاشق می شدم گفتم که بردم گوهر مقصود
ندانستم که این دریا، چه موج خون فشان دارد
اگر زندگیتان دردسر نداشت بدانید عاشورایی نیستید، تردید کنید در خودتان، این مثال را شاید من یک بار در این فضا گفته باشم، کسی آمد خدمت رسول خدا(ص) نشست و از ایشان تقاضا کرد که مهمانش باشد، پیغمبر تشریف بردند، قرار بود که ناهار آن جا باشند. میانه ی روز شد، پرنده ای، مرغی- مرغ خانگی- گوشه ای تخم گذاشته بود، پیغمبر هم داشت نگاه می کرد. این تخم غلت خورد و از ارتفاع یک متری دومتری افتاد که در حالت طبیعی بایستی می شکست اما نشکست، صاحب خانه تعجب پیامبر(ص) را احساس کرد، برگشت گفت: یا رسول الله تعجب نکنید داخل خانه ی ما هیچ مسئله ای پیش نمی آید، تا این را گفت پیغمبر (ص) بلند شد و گفت در خانه ای که هیچ مسئله ای و رنجی پیش نمی آید جای پیغمبر نیست. خانه ای که سختی و رنج نداشته باشد، خانه ای که دردسر نداشته باشد دیگر جای پیغمبر نیست، ما پیامبران دردسریم و قرآن هم چنین می فرماید: هیچ رسولی را در قومی نفرستادیم مگر این که آنان را دچار یأس و دردسر کردیم تا حدی که تضرعشان بلند شد به اضطرار افتادند. به همین دلیل این راه، راه بی دردسری نیست.
آموزه ی کربلا
کربلا این آموزه را به ما داد که اگر در این راه قدم می گذارید همه چیز بیاورید همه ی امکاناتتان را بیاورید، هیچ سرزنشی در اراده های شما سستی ایجاد نکند «ولا یخافون لومه لائم». و هر چه ازدحام خطر و آفت بیشتر باشد اتفاقاً به سلامت راه خودتان بیشتر ایمان بیاورید این جمله را خیلی مهم بگیرید این خیلی مهم بود که در این جا گفتم، که هرچه ازدحام مشکل بیشتر باشد علامت این است که شما درست تر دارید حرکت می کنید، همه ی دردسرهای موجودی که امروز از گوشه و کنار سر ما می ریزد گواه سلامت ماست. اگر روزی انقلاب بی دغدغه شد علامت این است که انقلاب تمام شده است، اگر مشکل نداشتیم، اگر مانع و رادع نداشتیم، اگر کسانی در مقابل ما نبودند در خود شک کنیم. تمثیلی در قرآن هست، خیلی تمثیل شنیدنی است؛ خداوند در قرآن حق و باطل را به آب و کف روی آب تشبیه کرده است شما اگر آب را نگاه کنید هرچه آب شتابش بیشتر می شود کف روی آب هم بیشتر می شود. آب وقتی آرام است، کف ندارد، کف ها آن گاه پیدا می شود که آب با شدت حرکت می کند. هر قدر انقلاب شتابش بیشتر شود آفت ها و خطرات بیشتری هم از درون و هم از بیرون می جوشد، این وسط ما نیازمند بصیرت و روشنی هستیم، قرآن به یاران پیامبر توصیه می کند که در صحنه ی جنگ بیش از «نعاس»- به اندازه ی یک چرت زدن- استراحت نکنید. امیرالمومنین(ع) در نهج البلاغه به یارانش می فرماید بیش از قورت دادن آب دهانتان حق خوابیدن ندارید، یعنی حق نداری چشم روی هم بگذاری، خیلی باید مراقب باشی خیلی باید کار کنی، چرا ما داریم غافل از همدیگر می شویم، چرا همدیگر را پیدا نمی کنیم، چرا فرصت های عزیزی را که داریم صرف سازندگی خود و خانواده مان نمی کنیم. این نیز درس بزرگی است که باید از اباعبدالله (ع) بیاموزیم.منبع: روز دهم2، سخنرانی دکتر محمد رضا سنگری
شکوری